۱۳۹۱ فروردین ۵, شنبه
۱۳۹۰ خرداد ۱۴, شنبه
۱۳۹۰ فروردین ۶, شنبه
۱۳۹۰ فروردین ۵, جمعه
شعر زیبایی که خوندم...
احساس خود را لای نان خوردم
روزی که دختر/ بچه گی ها را
تا خانه ات با خنچه می بردم
در من کسی با درد می آمد
در نقش مادر شیر/ می دادم
اما نفهمیدم که زن بودم
من خوب یادم هست آغوشت
بوی غریزِه یا تعفن داشت
وقتی که دست مرگ سنگینت
بااینکه خالی بودم از ماندن
اما نیازت را پدر کردم
با گریه های نذر سجاده
شب را برای خود سحر کردم
در صحنه ی بعدی خودم هستم
دیگر نمی خواهم که زن باشم
از این سکانس دلبری خسته م ...
"سحر بختیاری"
۱۳۸۹ دی ۲۴, جمعه
۱۳۸۹ آذر ۳۰, سهشنبه
۱۳۸۹ آذر ۲۶, جمعه
۱۳۸۹ آذر ۲۲, دوشنبه
در پاسخ به دوستان
۱۳۸۹ آذر ۳, چهارشنبه
۱۳۸۹ آبان ۳۰, یکشنبه
۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه
- تا حالا نگاه معني دار بهم كردين؟ (با خنده مي پيچونيش) - لااقل يكي بهتر از منو پيدا مي كردي - من نمي ذارم هيچكس راجع به كس ديگه حرفي بزنه
- من كه نمي دونم چيكار مي كني. با جي افات. اون فيس بوك. اون از با هم دستشويي رفتنتون. از اون كادو خريدنش. من كه كاري ندارم. ولي به هر حال خبر دارم.
و تو هيچوقت بهش نمي گي به اون چه مربوطه. از اينكه فردا جايي حرفي بزنه مي ترسي. ولي ديشب هم ازت سوال كردم، تو "خفه شو"هاتو كجا خرج مي كني؟ "به تو چه ربطي داره" هاتو كجا خرج مي كني؟ چرا بهش نمي گي اصلا با هر كي هستم. به تو ربطي نداره و حق نداري راجع به دوستاي من اينطوري حرف بزني. چرا مي ذاري به من و به انتخاب تو اهانت كنه. چرا جواب اين توهين رو نمي دي؟ باشه منو پنهون كن (به دلايلي كه داري و منم قبولشون دارم، البته اگه دلايلت فقط همونا باشه و دليلت ناراحت نكردن اون نباشه. البته حس نمي كنم كه برات مهم باشه كه اون از دونستن اينكه من و تو باهم هستيم ناراحت مي شه يا نه. لااقل شايد من فكر ميكنم اونقدرها مهم نباشه كه به اين خاطر بخواي ازش پنهون كني.) اما لااقل نذار اينجوري در موردم حرف بزنه.
پ.ن: مي ترسم با من نياي. مي ترسم باهام نموني. با اين ترسي كه داري از اينكه اون دهنش رو باز كنه و حرفي بزنه، چجوري مي خواي پاشي با من بياي. من كه همه اين تلاش رو واسه رفتن دارم به خاطر آزادانه و به دور از بقيه با تو بودن مي كنم. اگه قرار باشه باهام نياي پس....؟؟؟!
پ.ن: شايدم حق با اونه. بهتر از اونو پيدا مي كردي لااقل. يكيو پيدا مي كردي كه وقتي كه اون همچي حرفي بهت مي زنه بتوني بهش بگي "از تو بهتره". شايدم اصلا از نظرت از اون بهتر نيستم. حداقل مي دونم تو يه چيز از من سره. گفتي عاشقش بودي. و به من گفتي ديگه عاشق كسي نمي شي. مي دونم مثل اون عاشق من نيستي. و اين درده. رنجه. عذاب آور از همه رنجهاي دنيا...