۱۳۸۹ آذر ۳, چهارشنبه

کشاندت به خواری؟! به رویش نیاور

خطا کرده؟ آری؟ به رویش نیاور

اگر قلب آیینه ات را شکسته

تو قدر غباری به رویش نیاور

دل من، اگر سنگدل بود و ساکت

تو که آبشاری به رویش نیاور

اگر شادی هر شبت را گرفته

تو غم را که داری! به رویش نیاور

تو که بار آخر قسم خورده بودی

به رویش نیاری... به رویش نیاور

۵ نظر:

  1. زیبا بود ...
    خیلی زیبا ...

    " اگر شادی هر شبت را گرفته
    تو غم را که داری! به رویش نیاور "

    پاسخحذف
  2. تولاج عزیزم
    شعرت که زیبا بود
    وزن داشت هم وزن کلاسیک
    هم از اون وزن ها که می گن مثل نخ از بین کلمات رد می شه
    وزن شاملویی
    و
    مرسی که کامنت رو برای بی سوادی مثل من درست کردی
    و
    مرسی از الی
    بوسس

    پاسخحذف
  3. شعرت قشنگ بود. خشمان امد که شعر گفتی.افرین...

    پاسخحذف
  4. این شعر تقدیم به شماست تولاج عزیز ، دلیلش هم اهمیتی است که دادی به من و راه کامنت گذاری رو باز کردی:
    اگر پیش چشمم تمام بدی های دنیا
    یکی بود
    آن هم خیانت
    و
    تو آن خیانت که من بر تو کردم روا
    را
    شنیدیُ گفتی به من
    ولی جستجویی نکردی
    که آیا
    حقیقت به گوشت رسیده؟
    و
    وقتی که حق را به جانب گرفتم
    و
    گفتم
    چرا جستجویی نکردی اگر آن خیانت که من بر تو کردم به گوشت رسیده
    تو خندیدی ُ ناز گفتی:
    "ببین ... نازنینم ... به این فعل ِ کردم که گفتی بیاندیش
    همین فعلِ ماضی
    خودش یک دلیل است
    و دیگر نیازی به پرسشگری نیست"
    اگر این چنین
    تو
    بدی های ِ من را به رویم بیاوردی ُ باز هستی
    ولی من
    به رسم ِ قدیمی
    رها می کنم
    می روم
    سوی ِ دیگر
    خیانت همه خونِ من را به بازی گرفته
    اصولا همه خون من از خیانت قوامی گرفته.

    پاسخحذف
  5. سلام عزيز...

    چه شعر زيبايي سروده اي...

    شعر خودتان است؟

    لطفا هر چه سريع تر جوابم رو بديد.

    ممنون.

    پاسخحذف